Web Analytics Made Easy - Statcounter

امروز ششم اردیبهشت سالگرد شهادت «محسن دایی‌زاده» نخستین دانشجوی شهید دانشگاه آزاد اسلامی واحد بردسیر است؛ دانشجوی شهیدی که همیشه باوضو بود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا از بردسير، ششم اردیبهشت هر سال، یادآور شهادت «محسن دایی‌زاده» دانشجوی شهیدی است که با خون سرخ خود، پیام ایثار، شهادت و جوانمردی را به جامعه به‌ویژه دانشجویان مخابره کرد و برای حفظ امنیت کشور و تحقق عدالت و انسانیت از جان خود گذشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شهید محسن دایی‌زاده دانشجوی رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بردسیر و از کارکنان کادر نیروی انتظامی بود که در ساعت 18:35 تاریخ ششم اردیبهشت 1396 در پی حمله تروریستی گروهک تکفیری جیش‌الظلم به مرزبانان جمهوری اسلامی ایران در نقطه صفر مرزی میرجاوه به فیض شهادت نائل شد و به خیل هم‌رزمان شهیدش پیوست. در این حمله تروریستی 9 مرزبان هنگ مرزی میرجاوه در درگیری با اشرار مسلح به شهادت رسیدند.

زندگی‌نامه شهید محسن دایی‌زاده

ششم مهر سال 1366 در یک خانواده مذهبی، کودکی چشم به جهان گشود که نام او را محسن گذاشتند. محسن، ششمین و آخرین فرزند خانواده و برای آنان بسیار عزیز و دوست‌داشتنی بود.

محسن دایی‌زاده دوران کودکی خود را در کنار خواهران و برادرانش به‌خوبی به سر برد، تا زمان آن رسید که راهی مدرسه شود. او دوران دبستان خود را در مدرسه شهید حجت گذراند. از همان ابتدا، دانش‌آموزی بسیار منظم و علاقه‌مند به درس خواندن بود. او مقطع دبستان را با موفقیت به پایان رساند. در دوره راهنمایی هم دانش‌آموزی فعال، کوشا و توانمند بود. از آنجایی که علاقه فراوانی به رشته برق و الکترونیک داشت، در مقطع دبیرستان به هنرستان «شهید شبستری» وارد شد و همراه درس خواندن در این رشته به کارآموزی هم مشغول بود و همیشه تعمیر وسایل برقی و سیم‌کشی‌های منزل را برعهده داشت.

محسن در سال 1389 به خدمت مقدس سربازی رفت و پس از گذراندن دوره آموزشی در نیروی دریایی سیرجان، بقیه خدمت خود را در بندر انزلی به پایان رساند.

شهید محسن دایی‌زاده پس از پایان دوران سربازی، مسیر اصلی زندگی خود را پیدا کرد و پس از کسب اجازه از پدر و مادرش، در ارگان نیروی انتظامی ثبت‌نام کرد. پس از گذراندن مقدمات کار و پذیرفته‌شدن در این نهاد، برای گذراندن دوران آموزشی به مرکز ثامن‌الائمه مشهد منتقل شد.

پس از طی‌کردن این دوران در جوار حرم امام رضا (ع)، رسته مرزبانی را برای خود انتخاب کرد و پس از آن، به شهر راور کرمان منتقل شد. پس از حدود سه ماه انجام وظیفه در منطقه راور، برای حفظ و صیانت از مرزهای شرقی کشور به مرز میرجاوه استان سیستان و بلوچستان رهسپار شد.

زندگی مشترکی که 15 روز بیشتر طول نکشید

شهید محسن در حین انجام وظیفه و مرزبانی از کشور از امر مقدس ازدواج هم غافل نبود و به همراهی پدر و مادر به خواستگاری دخترخاله خود رفت. محسن و همسرش شهریور 93 در مراسمی کاملاً ساده و مذهبی به عقد یکدیگر درآمدند. زندگی مشترک محسن و همسرش، 15 روز بیشتر طول نکشید که پس از آن، محسن دایی‌زاده آسمانی شد.

از آنجایی که شهید به علم و دانش علاقه فراوانی داشت، برای ادامه تحصیل، رشته کامپیوتر را در دانشگاه آزاد  اسلامی واحد بردسیر انتخاب کرد. وی همزمان با خدمت در نظام مقدس جمهوری اسلامی، سطح علم و دانش خود را هم بالا می‌برد و برای این امر، اهمیت فراوانی قائل می‌شد.

شهید محسن دایی‌زاده حدود چهار سال به پاسداری از مرزهای شرقی مشغول بود و هیچ زمان از سختی‌ها و مشکلات حین خدمت، برای پدر و مادر و اعضای خانواده تعریف نمی‌کرد. سرانجام در ششم اردیبهشت سال 96 حین انجام وظیفه و گشت‌زنی و حفاظت از مرزها به همراه هشت نفر از همرزمان خود در نقطه صفر مرزی به دست گروهک تروریستی تکفیری جیش‌الظلم به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

مزار و آرامگاه این شهید والامقام در گلزار شهدای کرمان در کنار دیگر شهیدان این شهر، محل قرار عاشقان است.

علاقه به دعا و مراسم مذهبی

شهید محسن دایی‌زاده رفتاری بسیار خوب با خانواده داشت و به همه اعضای خانواده احترام زیادی می‌گذاشت و از نظر اخلاق واقعاً نمونه بود.

وی علاقه زیادی به شرکت در مراسم مذهبی به‌ویژه دعای ندبه در روزهای جمعه داشت و هر زمان که به مرخصی می‌آمد، در دعای ندبه تکیه فاطمیه کرمان شرکت می‌کرد. او بیشتر مواقع، نمازهای خود را در مسجد محله بجا می‌آورد و از اعتقادات قوی برخوردار بود.

تأکید بر رعایت حجاب

صدیقه معافی (مادر شهید) نقل می‌کند: شهید محسن دایی‌زاده تأکید زیادی بر رعایت و حفظ حجاب داشت و همیشه از ما می خواست که حجاب خود را رعایت کنیم.

بخشندگی شهید

مهدیه دایی‌زاده (خواهر شهید) نیز نقل می‌کند: «یک شب وقتی که شام پاسگاه پخش شده بود و همه غذای خود را گرفته بودند، یک سرباز جدید پس از ساعت توزیع شام به پاسگاه رسیده بود. به دلیل اینکه جزء لیست شام نبود، شامی برایش نماند. آن شب، شهید محسن دایی‌زاده، شام خود را به آن سرباز داد و خودش شامی نخورد. این شهید در اوقات بیکاری تسبیح به دست داشت و ذکر می‌گفت و دعای «اللّهمَّ عَجّل لِولیّکَ الفَرَج» را همیشه بر زبان داشت.

همیشه باوضو بود

همکار شهید محسن دایی‌زاده نیز نقل می‌کند: «شهید محسن همیشه باوضو بود، حتی زمانی که آخرین بار به گشت‌زنی عازم بود به دوستانش گفته بود همه وضو بگیریم شاید شهید بشویم. گویا می‌دانست برای شهادت می‌رود.»

انتهای پیام/4103/4062/

منبع: آنا

کلیدواژه: دانشگاه آزاد بردسیر نیروی انتظامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بردسیر شهید محسن دایی زاده دانشجوی شهید ششم اردیبهشت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۲۲۴۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهید شفیع زاده، مبتکر توپخانه نیروی زمینی سپاه

به گزارش خبرگزاری صداوسیما؛ مرکز آذربایجان شرقی ۳۷ سال پیش در چنین روزی سرلشکر پاسدار حسن شفیع زاده در منطقه ماووت آسمانی شد.
حسن در مرداد ماه سال ۱۳۳۶ شمسی در خانواده مذهبی در شهرستان تبریز متولد شد و تحت تربیت پدر و مادری مؤمن و مقلد امام پرورش یافت.
از همان کودکی در مجالس دینی از جمله برنامه‌های سوگواری امام حسین(علیه السلام) حضور داشت و عشق خدمتگزاری به آستان اباعبدالله(ع) در عمق وجودش ریشه دوانید.

او با شور وصف ناپذیری در روز‌های سرنوشت ساز ۲۱ و ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ تلاش می‌کرد و هنگامی که در اوج پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی درب پادگان‌ها بر روی مردم باز شد به همراه تعدادی از جوانان و دانشجویان حزب اللهی تبریز برای جلوگیری از افتادن سلاح‌های بیت المال به دست ضد انقلاب، بخشی از سلاح‌ها را جمع آوری و گروه مسلحی را برای دستگیری ضد انقلاب و ساواکی‌ها تشکیل داد.

وی بعد‌ها مسئول حفاظت از بیت شهید محراب آیت الله سید اسدالله مدنی شد و در مبارزه با گروهک‌های التقاطی در تبریز جان فشانی کرد.
هنگامی که به همراه شهید باکری در سپاه ارومیه خدمت می‌کرد به عنوان مسئول عملیات برای ایجاد امنیت آن منطقه و سرکوبی گروه‌های فاسد ماموریت‌های مهمی را انجام داد و توانست در تشکیلات حزب منحله دموکرات نفوذ کند و باعث متلاشی شدن آن شود.

شفیع زاده به دنبال تشکیل سپاه، نخستین هسته‌های مسلح این نهاد انقلابی را پی ریزی کرد و در سمت مسئول عملیات سپاه تبریز فعالیت کرد. با شروع جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، با یک دسته خمپاره انداز که تحت مسئولیت شهید باکری اداره می‌شد به جبهه‌های جنوب شتافت.

وی در عملیات پیروزمندانه فتح المبین معاون تیپ المهدی (عج) بود و خاطره رشادت‌ها و جانفشانی‌های او در اذهان همرزمانش هرگز از یاد نمی‌رود.
بعد از عملیات فتح المبین در فروردین ۱۳۶۱ غنایم زیادی به دست سپاه و ارتش افتاد. با هماهنگی سپاه و فرماندهی نیروی زمینی ارتش قرار شد که توپخانه لشکر ۷۷ آموزش تعدادی از پاسداران را به عهده بگیرد. شفیع زاده تعدادی از نیرو‌ها را به آموزش آورد و کلاس‌های آموزش در تپه شوش تشکیل شد. پس از تشکیل یگان توپخانه سپاه، شفیع زاده دستور داد تا پوکه گلوله‌های توپ را دور نریزند.

این رزمنده آذربایجانی همزمان با مسئولیت سازماندهی و ادغام نیرو‌های جنگ‌های نامنظم، سازماندهی توپخانه سپاه را پیشنهاد کرد.
او در پاسخ به سئوال یکی از دوستانش که چه شد به فکر تشکیل توپخانه افتادی، گفته بود: «ما وقتی به جنوب اعزام شدیم روز‌های اول جنگ بود. در آبادان ساختمانی دو طبقه بود و به عنوان دیده بان به داخل ساختمان رفتم وقتی وسعت و شدت آتش دشمن را دیدم با خود فکر کردم که بین چهار خمپاره و امکانات عظیم دشمن توازن وجود ندارد. آن موقع احساس کردم به سلاح دیگری نیاز داریم.»

در سال ۱۳۶۲ در عملیات خیبر در جزیره مجنون با تدبیر حسن شفیع زاده چند قبضه توپ با هاورکرافت به جزیره انتقال داده شد.
وی با همفکری تنی چند از فرماندهان، ضمن پی ریزی و سازماندهی اولین آتشبار‌های توپخانه، مسئولیت هماهنگی پشتیبانی آتش در قرارگاه فتح در عملیات بیت المقدس را به عهده گرفت و به خوبی از عهده این وظیفه بزرگ برآمد.

اقدامات مبتکرانه وی در طراحی و به کارگیری توپخانه در طول سال‌های دفاع مقدس ضربات جبران ناپذیری را به پیکر رژیم صدام وارد کرد.
این فرمانده مجاهد سرانجام در هشتم اردیبهشت سال ۶۶ در منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ در شمال غرب (منطقه عمومی ماووت) در حالی که عازم خط مقدم جبهه بود، مورد اصابت ترکش گلوله توپ دشمن قرا گرفت و به آرزوی دیرینه خود شهادت نایل شد.

 

اما هنوز منطق باروت گفتنی است

خون شهید و محشر ماووت گفتنی است

 

 

دیگر خبرها

  • بلیت‌ کنسرت محسن ابراهیم‌زاده را از «سینماتیکت» تهیه کنید
  • تفحص پیکر پاک شهید «محمدشفیع فیضی‌زاده» پس از ۴۱ سال
  • طالب‌زاده با وجود اهانت‌های گروه‌های مختلف، هیچگاه نه مردد شد و نه ترسید/زیست شهیدانه در زندگی نادر دیده می‌شد
  • بازگشت پدر به خانه
  • تضمین آتش بس دایمی رکن اساسی مذاکرات است
  • لحظه اعلام خبر شناسایی شهید «فیضی زاده» به خانواده اش
  • پیکر پاک شهید جاویدالاثر ایلامی بعد از ۴۱ سال گمنامی شناسایی شد
  • مروری بر آثار ایرانی در بینال ونیز/ آنجا که نگاه پایان می‌گیرد
  • شهید شفیع زاده، مبتکر توپخانه نیروی زمینی سپاه
  • آغاز زندگی مشترک دو زوج ناشنوا در سلامت شهر