محمدیفر: خواندن دعای فرج و عهد در «ایام فاطمیه» ارزش فراوان دارد
تاریخ انتشار: ۶ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۵۹۴۴۹
کارشناس علوم قرآنی گفت: خواندن «دعای فرج و دعای عهد» در ایام فاطمیه بسیار ارزشمند است، همچنین خواندن دعای «جوشن صغیر» در این شبها بسیار مورد تاکید قرار گرفته است. غلامحسین محمدیفر کارشناس علوم قرآنی در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان پیرامون سیره شخصیتی حضرت «فاطمه زهرا (س)» گفت: حضرت «فاطمه زهرا (س)» سه ویژگی خاص را در وجود خود داشتند ابتدا تبعیت از ولایت، دوم تربیت فرزندانی ارزشمند و با روحی رشد یافته و سوم حضور اجتماعی ایشان در عرصههای مختلف اجتماعی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتر بخوانید: برای مطالعه مطالب مربوط به ایام فاطمیه اینجا کلیک کنید
وی در همین راستا ادامه داد: تبعیت از ولایت رویکردی بود که حضرت «فاطمه زهرا (س)» آن را به عنوان یک از اولویتهای خود در محور فعالیتهایشان قرار داده بودند، ایشان در عرصههای مختلف به میدان میآمدند و از باب تبعیت از ولیشان به دفاع از او میپرداختند. نه به این خاطر که «امیرالمومنین (ع)» به عنوان همسر ایشان بود بلکه حضرت «فاطمه زهرا (س)» نسبت به، ولی زمان خود احساس وظیفه میکردند، لذا در برخی از صحنهها حضرت «فاطمه زهرا (س)» قاطعانه وارد شده و با خطبه خوانی حمایت از ولی خود را اعلام کردند.
محمدیفر به درسهایی که از حضور اجتماعی حضرت «فاطمه زهرا(س)» میتوان گرفت اشاره و تصریح کرد: حضرت «فاطمه زهرا (س)» نشان دادند که زنان نیز میتوانند به عنوان افرادی تاثیر گذار و توانمند در عرصههای اجتماعی حضور پیدا کنند و بر تحولات اثر گذار باشند، به جز حضرت «فاطمه زهرا (س)» دخترشان حضرت «زینب(س)» نیز در عرصه اجتماعی حضوری پر رنگ پیدا کرده و در مقابل ظلم و ستم امویان مقتدرانه ایستادند، ایشان پس از واقعه کربلا پرده از چهره دشمنان اسلام برداشتند.
وی به علم حضرت «فاطمه زهرا (س)» اشاره و اظهار کرد: حضرت «فاطمه زهرا (س)» به عنوان بانویی عالم در زمان خود رویکردهای ارزشمندی را برجای گذاشتند، ایشان به بیان احکام شرعی برای بانوان میپرداختند. علامه سید جعفر مرتضی عاملی در این زمینه مینویسد تاکیدهای مکرر و مداوم «پیامبر اکرم (ص)» در گفتار و رفتار، به علاوه مقام و موقعیت حضرت «فاطمه زهرا (س)» سبب شد تا ایشان مورد توجه مردم باشند و از درجه و موقعیت خاصی برخوردار شوند. حضرت «فاطمه زهرا (س)» سپر بلا برای انسانهایی که ترس نجات یافتن از حوادث دنیا و رستاخیر رستگاری را میطلبند بشمار میروند.
محمدی فر به فضای پس از رحلت «پیامبر اکرم (ص)» اشاره و بیان کرد: حضور حضرت «فاطمه زهرا (س)» پس از رحلت «پیامبراکرم (ص)» در بین کسانی که از اسلام تنها ادعای مسلمانیش را داشتند و تنها به دنبال منافع شوم خود بودند دردهای فراوانی بر جای گذاشته بود.
این کارشناس علوم قرآنی به بی بصیرتیهای جامعه پس از از رحلت «پیامبراکرم (ص)»اشاره و تاکید کرد: حضرت «فاطمه زهرا (س)» پس از رحلت «پیامبراکرم (ص)» با بیبصیرتی و حرکت جامعه به سوی نادانی روبرو شدند، زیرا آنان بصریت برای شناخت ولی زمان خود را نداشتند و تفرقهها باعث شد تا در مقابل این بانوی بزرگوار اسلام بایستند، از سوی دیگر چون حس قدرت طلبی همواره در کمین انسانها است لذا تلاش برای کسب قدرت و رهبری جامعه اسلامی سبب به ابتذال کشیده شدن برخی افراد شد، از این رو دل این بانوی بزرگ آزرده و ظلمهای فراوانی بر ایشان انجام شد.
وی به آیه کوثر که در شان این بانوی بزرگوار اسلام نازل شده اشاره و تصریح کرد: گروهى از بزرگان قریش در مسجد الحرام نشسته بودند در این هنگام عاص بن وائل وارد مسجد شد از او سؤال نمودند که با چه شخصى گفتوگو و صحبت مىنمودى عاص پاسخ داد: با ابتر سخن میگفتم و این سخن را بدین علت گفت که در همان ایام فرزند «پیامبراکرم (ص)» به نام عبد اللّه وفات نموده بود و کسی که پسر نداشت را ابتر مىنامیدند بدین ترتیب سورهای در شان حضرت «فاطمه زهرا (س)» نازل شد تا به گمراهان یادآوری شود که ابتر خود گمراهان هستند و ادامه نسل «پیامبراکرم (ص)» به واسطه «صدیقه کبری (س)» ادامه خواهد یافت.
محمدی فر اعمال شبهای شهادت حضرت «فاطمه زهرا (س)» را بیان و خاطرنشان کرد: خواندن دعای فرج و دعای عهد ارزشمند است همچنین خواندن جوشن صغیر در این شبها بسیار مورد تاکید قرار گرفته است.
انتهای پیام/
برچسب ها: ایام فاطمیه حضرت فاطمهمنبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: اینجا ایام فاطمیه حضرت فاطمه ایام فاطمیه فاطمه زهرا محمدی فر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۵۹۴۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مهمترین مانع اجرای عدالت، دنیاطلبی و دنیاگرایی است
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-مصطفی شاکری گرکانی: تحقق عدالت، آرمانی است که سابقهای به قدمت عمر بشر دارد و از سپیده دم آفرینش، بشر این عنصر حیاتی را به عنوان یک گرایش باطنی شناخته، به آن روی آورده، درصدد دستیابی به آن تلاش کرده و آن را مبنای قوانین و قضاوت قرار داده است. به واقع که هیچ چیز به اندازه پایمال شدن حق ضعیف و مظلوم برای فطرت بشر زجرآور و نفرت انگیز نیست و هیچ چیز به اندازه بی عدالتی، کینه و دشمنی را در قلبها پدید نمیآورد. وقتی به تاریخ مینگریم، علت بسیاری از دگرگونی ها، فقدان عدالت اجتماعی در جامعه بوده است و به همین رو تمام مصلحان بشری و انسانهای آزاده تاریخ با اندیشه و شعار عدالت، حرکتهای اصلاحی خود را آغاز نموده و یکی از اهداف اصلی انقلاب و تحرکات اجتماعی خود را رفع تبعیض و برقراری عدالت اجتماعی قرار داده اند. انسانهایی که مخاطب این حکیمان و مصلحان واقع شده اند، در واقع تشنگان عدالت بودند که سراپاگوش به فرمان و چشم به راه تحقق این بالاترین فضیلت انسانی و گمشده فطرت خود بوده اند.
فراتر از این، عدالت آرمانی دینی و الهی است که تمام پیامبران برای تحقق آن رسالت یافته و بسیاری نیز در راه عدالت جان خود را فدا کردهاند. از منظر دین اسلام، قوام حقیقت حیات انسانی به اصل عدالت است و دادگری همانند اصل توحید ریشه در نظام تکوین دارد. بر این اساس پیامبر اکرم (ع) فرمودند: «بِالْعدْلِ قامتِ السّماواتُ و الارْض» یعنی آسمانها و زمین، با عدالت، پا برجا میمانند. بنابراین نادیده انگاشتن قسط و عدل، نه تنها با طبیعت بشر مخالفت و مغایرت دارد، بلکه مخالفت با نظام طبیعت است و در مقابل، اهتمام به آن هماهنگی با نظام هستی است.
اندیشه در حقیقت و ماهیت عدل و عدالت ما را به این نکته واقف میسازد که عدل دارای جاذبهای فطری است و نزد وجدان عمومی بشریت، ارزش گرانقدر دارد زیرا در سایه عدل، هر کسی به حق خویش میرسد، تعدّی و تجاوز از جامعه رخت بر میبندد و امنیت و آرامش بر همه جا حاکم میشود. به همین جهت مردم، بیعدالتی را نکوهش میکنند و عدالت را میستایند. این نکته مورد تأیید و توجه پیشوایان دین نیز قرار گرفته است. امام صادق (ع) درباره این حقیقت که بیعدالتی عیب و عدالت خوشایند همگان است فرموده است: «از خداوند پروا کنید و به عدالت رفتار کنید، چرا که شما به قومی که عدالت نکند خرده میگیرید». به همین سبب است که از آغاز زندگی بشر، همواره ظلم و بی عدالتی روح بشر را آزرده و او را تشنه جهانی عاری از هر تبعیض و تعدی ساخته است. در طول تاریخ، همه افراد و اقشار و جوامع اعم از کوچک و بزرگ، مؤمن و کافر، مرد و زن، حتی ستمکار و ستمدیده، دانا و نادان خواهان اجرای عدالت، این صفت انسانی بوده و از نقض آن متنفر بوده و میباشند.
بر این اساس با اندک تأملی در کلمات و بیانات امیرالمومنین (ع) به روشنی این نکته به دست میآید که مساله «عدالت و حکومت»، جایگاه خاص و اهمیت ویژهای نزد آن امام بزرگوار داشته است. این دو مقوله به حدی مهم است که اگر تمام تلاشها و مجاهدات علی (ع) را در راه تحقق آن بدانیم سخنی به گزاف نگفته ایم. در همین رابطه و با محوریت نشان دادن ارزش و اهمیت عدالت در حکمرانی بر پایه اندیشه علوی (ع) با حجتالاسلام و المسلمین نجف لکزایی استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم و رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفتوگو کردیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید؛
* عدالت در اندیشه امیرالمومنین (ع) یک فضیلتی است که اگر حکومت آن را داشته باشد برایش یک امتیاز و ارزش محسوب میشود یا اصلاً اساس و ارزش حکومت به برقراری عدالت است و حکومتی که در راه عدالت گام ننهد فاقد ارزش ذاتی است؟
در نهجالبلاغه و سیره عملی امیرالمومنین (ع) به عدالت توجه بسیار زیادی شده به گونهای که جرج جرداق مسیحی اسم کتابش را این گذاشته که امام علی (ع) صدای عدالت انسانی است. همچنین گفته شده «قتل فی محراب عبادته لشده عدله» یعنی ایشان به خاطر شدت عملش نسبت به عدالت به شهادت رسید لذا در جای جای نهجالبلاغه میتوانیم فرمایشات حضرت درباره عدالت را ببینیم ولی من به یک موردش اشاره میکنم و آن نامه ۳۱ نهجالبلاغه است. امام علی (ع) نامه ۳۱ را برای امام حسن مجتبی (ع) نوشتند و چون این نامه از منظر یک پدر برای تمام فرزندان معنوی آن حضرت نوشته شده است با این تعبیر شروع میشود که «من الوالد الی المولود» یعنی نامه پدری به فرزند. اگر ما خودمان را فرزند معنوی آن حضرت میدانیم مخاطب این نامه هستیم.
*نامه ۳۱ نهجالبلاغه عدالت را چگونه معرفی میکند؟
آنجا حضرت یکسری سیاستهای کلان و راهبردهای کلان را ابلاغ فرمودند از جمله اینکه میفرمایند فرزندم تو خودت را در ارتباط با دیگران میزان قرار بده، هرچه برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند. بعد یکسری مصادیق را ذکر کردند مثلاً فرمودند اگر دوست نداری به تو ظلم شود به دیگران هم ظلم نکن، اگر دوست داری به تو احسان شود به دیگران احسان کن و همینطور موارد دیگری را برشمردند. به همین خاطر عدالت در اندیشه امام علی (ع) یک میزان کلیدی و اساسی و مهم است که مبنای تنظیم روابط ما با دیگران، روابط ما با خودمان، روابط ما با محیط زیست و روابطمان با خدای متعال است.
خدای متعال در ارتباط با ما به عدالت عمل میکند، ما هم در ارتباط با خودمان و دیگران و خدا و طبیعت باید به عدالت رفتار کنیم. در حدیث نبوی میخوانیم که با عدالت است که آسمانها و زمین بر پا شده است. در قرآن کریم خداوند به پیامبر (ص) دستور میدهد «قل امر ربی بالقسط» یعنی بگو پروردگار من مرا فرمان داده به قسط عمل کنم. باز در سوره حدید میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» یعنی ما پیامبران را به سوی مردم فرستادیم تا آنها مردم را تربیت کنند، تزکیه کنند و مردم بر پادارنده قسط شوند. از این جهت امیرالمومنین (ع) به عنوان تربیت شده رسول اکرم (ص) کسی است که همان مسیر را دنبال میکند و همچون رسول مکرم اسلام بر پا دارنده عدل و قسط است. لذا اگر ما عدالت را در ردیف فضائل هم ذکر کنیم بالاترین فضائل است و اگر به عنوان رکن در نظر بگیریم میبینیم عدل در اندیشه و مذهب امامیه جز اصول مذهب و جز ارکان تلقی شده است بنابراین از هر منظری نگاه کنیم، چه از منظر فقهی، چه از منظر اخلاقی، چه از منظر اعتقادی، چه از منظر فلسفی و … میبینیم عدالت عنصر کلیدی است و باید مورد توجه رهبران و کارگزاران حکومتی و آحاد مردم قرار بگیرد.
*همه مردم به ارزش و اهمیت مساله عدالت اقرار دارند ولی میبینیم جوامع بشری و حکومتها در محقق کردن عدالت با مشکلاتی روبرو هستند. به نظر شما مهمترین موانعی که نمیگذارد مساله عدالت در یک جامعه محقق شود با توجه به منویات حضرت امیر (ع)، چیست؟
امیرالمومنین (ع) مهمترین مانع اجرای عدالت را در همین نامه ۳۱ دنیاطلبی و دنیاگرایی میداند. حضرت میفرماید آنچه باعث شده انسانها از صراط مستقیم عدالت منحرف شوند و به ظلم دست بزنند این است که فکر میکنند برای دنیا آفریده شدند در حالی که آن حضرت میفرمایند فرزندم بدان که تو برای آخرت آفریده شدی. دنیا قرار است مقدمهای باشد و مزرعهای باشد که ما از زندگی کوتاهی که در دنیا داریم برای آخرت خودمان زاد و توشه برداریم و اگر هر کسی اندکی تأملی در زندگی خودش و زندگی امروز در دنیا بکند، اهمیت این فرمایش امیرالمومنین (ع) را متوجه میشود که واقعاً هر جا ظلم و بیعدالتی صورت میگیرد ناشی از این است که آن افراد خیال میکنند برای دنیا آمدند و بعد از دنیا آخرتی نیست و الا اگر انسانها به یاد مرگ باشند یاد آخرت و قیامت باشند متوجه میشوند اصالت را باید به آخرت بدهند. قاعدتاً کسی که یاد مرگ و قیامت هست دست به ظلم نمیزند چون میداند یک ایستگاهی هست که باید در آنجا پاسخگو باشد.
*گاهی بین عدالت و مسائل دیگری تزاحم برقرار میشود؛ مثل تزاحم بین برقراری عدالت و رعایت مصلحت. به نظر شما در این موارد باید جانب کدام را گرفت و کدام اهمیت بیشتری دارد؟
ببینید، مصلحت یعنی عدالت. اصلاً مصلحت جایی مطرح میشود که اگر ما به یک قانونی یا دستوری عمل کنیم موجب ظلم میشود لذا میگوئیم مصلحت ایجاب میکند آن کار را انجام ندهیم. در اینجا تمرین و امتحان مصلحت باید با مساله عدالت انجام شود؛ یعنی هر جا میگوئیم مصلحت اقتضا میکند باید بتوانیم به جایش کلمه عدالت را بگذاریم و بگوییم عدالت اقتضا میکند. لذا نمیشود مصلحت مخالف عدالت باشد چون فرض ما فرض تزاحمات است یعنی دو چیز با هم متزاحم میشوند و ما آنی که عادلانهتر است را بر آنی که مطابق عدالت نیست اولویت میدهیم. بنابراین هر جا گفتند مصلحت ایجاب میکند، شما باید به جایش کلمه عدالت را بگذارید. اگر باز هم جمله شما درست بود، آن از نظر اسلام مورد قبول است ولی اگر جمله درست نبود آن مطلب مورد قبول اسلام نیست. در واقع مصلحت نیامده است که منافع را توجیه کند و الا منتهی به ظلم میشود.
کد خبر 6086156